پیامدهای دلبستگی به دنیا
میتوان در همین دنیای ناپایدار، راحت زندگی کرد؛ به شرط آنکه راه آن را بدانیم و یکی از راههای آن، دل نبستن به دنیاست.
دل بستن به دنیای ناپایدار، به دلیل کش و قوس های فراوانش، به شدت، انسان را بالا و پایین می برد و آرامش زندگی را بر هم میزند. گاهی نگرانی از فردای نامعلوم، انسان را دچار اضطراب میکند، گاهی گرفتاری وارد شده، انسان را اندوهگین میسازد و گاهی گذشته ناموفق، انسان را به حسرت و افسوس می افکند. دلبسته دنیا، آرزوها و انتظارات فراوانی از دنیا دارد؛ ولی چون دنیا ناپایدار و در حال دگرگونی است، نمیتواند به آرزوها و انتظارات وی پاسخ مثبت دهد. لذا یا نگران آینده تلخی است که از آن گریزان است و یا اندوهگین بلایی است که انتظار آن را نداشته است و یا افسوس گذشته ای را میخورد که طبق انتظارات و خواستههایش نبوده است. همه اینها به خاطر دل بستگی به دنیاست. دلبستگی به دنیا، عامل نارضایتی از آن است. پیامبر (صلی الله علیه و اله) در این باره میفرماید:« دل بستگی به دنیا حزن و اندوه را می افزاید.» ایشان در کلام دیگری میفرماید:« من سه چیز را برای کسی که دل به دنیا بسته است تضمین میکنم: فقری که بی نیازی برای آن نیست؛ گرفتاری که آسودگی برای آن نیست؛ و اندوهی که پایان ندارد.» امام علی (علیه السلام) نیز پیامد دل بستگی به دنیا را سه چیز میشمرد: اندوه بی حاصل، حرص، و آرزوی برآورده نشده:« هر کس قلبش به دنیا دل بسته شود، به سه چیز مبتلا میشود: اندیشناک شدنی که او را بی نیاز نمیکند؛ حرصی که او را رها نمیسازد؛ و آرزویی که به آن نمیرسد.»
بنابراین، محنت و رنج، با دلبستگی به دنیا مقرون است. پیام این بخش از متون دینی که کم هم نیست دنیاستیزی و تشویق به گریز از زندگی نیست؛ پیام آن، روشن کردن ماهیت دل بستگی به دنیا و نقش آن در تخریب زندگی و نارضایتی از آن است. کسی که از این حقایق، آگاهی داشته باشد، برای آن که راحت زندگی کند، به دنیا دل نمیبندد. برای رضایت بخش کردن زندگی، لازم نیست دنیا را تغییر دهیم و با دنیای دیگری را آرزو کنیم و بیافرینیم. میتوان در همین دنیای ناپایدار، راحت زندگی کرد؛ به شرط آنکه راه آن را بدانیم و یکی از راه های آن، دل نبستن به دنیاست. در ادبیات دین برای دل بسته نبودن به دنیا از واژه «زهد» استفاده میشود. هرجا سخن از زهد است، به معنای دل بسته نبودن به دنیاست. دل بسته نبودن، یکی از کلیدهای رضایت از زندگی است. امام علی (علیه السلام) در جملاتی پرمعنا، میوه زهد را آسایش زندگی میداند. زهد، مایه آسایش تن و روان انسان است. بنابراین، کسی که میخواهد راحت زندگی کند، باید دل از دنیا برکند. از این گذشته، چشیدن شیرینی ایمان نیز متوقف بر دل بسته نبودن به دنیاست. یکی از لذتهای زندگی، چشیدن شیرینی ایمان است. کسانی که از این نعمت محروماند، لذت کاملی از زندگی نمیبرند. راه چشیدن شیرینی ایمان و لذت بردن از آن، دل بسته نبودن به دنیاست. امام صادق (علیه السلام) در این باره میفرماید:« بر قلبهای شما حرام است که شیرینی ایمان را درک کند، تا این که از دنیا دل برکند.»
احساس فقر، محور ناخوشایندی است و احساس غنا، محور خوشایندی. از این رو، رضامندی در بعد تکوین، با دو مفهوم فقر و غنا ارتباط تنگاتنگ دارند. آنچه مهم است این که داشتن تعریفی دقیق و صحیح از فقر و غنا، از مسائل مهم و بنیادین رضامندی است. فقر و غنا با توجه به ماهیت انسان و ماهیت محلی که اکنون در آن قرار دارد(دنیا)، تعریفی خاص دارد. کسی که میخواهد به رضامندی دست یابد، باید تعریف خود را با این تعریف ها هماهنگ سازد. ما نمیتوانیم با تعریف خودساخته، به دنبال رضامندی باشیم. فقر و غنا در مفهوم انسان، حقیقتی ثابت دارد که توسط خداوند متعال تنظیم و تقدیر شده است. این یک واقعیت غیر قابل تغییر در زندگی است لذا ما باید تعریف خود را با این واقعیت الهی هماهنگ سازیم. این جا باز، سخن از هماهنگی با واقعیت است؛ هماهنگی تعریف ما از فقر و غنا با حقیقت فقر و غنا این، یک بحث کاملا شناختی است. کسی که میخواهد به رضامندی دست یابد، باید در بعد اندیشه به این موضوع بپردازد که تعریف واقعی فقر و غنا کدام اند. بسیاری از احساسهای کاذب نارضایی، معلول غیر واقعی بودن شناخت این موضوع است. برخی واقعا محروم نیستند؛ اما به خاطر فقدان ارزیابی درست از این موضوع، دچار احساس محرومیت و نارضایی میشوند. همچنین علت بسیاری از رضایت های کاذب نیز همین است. احساس بی نیازی و برخورداری، عامل مهمی در رضامندی است و احساس فقر و محرومیت، عامل نارضایتی؛ اما سخن این است که مفهوم فقر و غنا چیست و به چه کسی فقیر و به چه کسی غنی گفته میشود؟ این جاست که مسئله شناخت و نقش آن در احساس باز مطرح میشود. شناخت ما از مفهوم فقر و غنا، به احساس فقر و غنا منجر میشود و آن نیز به رضامندی یا نارضایتی. بنابراین، این یک بحث «معناشناسی» است.
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص244-248، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، چاپ دوم، 1394
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}